بیان مالکیت در زبان هندی
در زبان هندی بیان مالکیت با به کارگیری Mera، Meri و Mere (مال من، متعلق به من، … من) انجام می شود. برای اینکه بدانیم کجا، چطور و به چه دلیل از این کلمات باید استفاده کنیم به مثالهای زیر توجه کنید.
ویژگی های اصلی زبانشناس به شرح زیر است:
✔️ یادگیری زبان انگلیسی با بهترین منابع و داستان های آموزشی
✔️ افزایش سریع دایرهی لغات انگلیسی با روشی ابتکاری
✔️ یادگیری مکالمه زبان انگلیسی و گرامر با استراتژیهای کارآمد (تکنیک سایه و پنج استراتژی دیگر)
✔️ مناسب برای تمام سطوح، به همراه ترجمهی فارسی مطالب برای مبتدیها
برای مشاهدهی آنلاین مطالب آموزش، به قسمت داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه بفرمایید.
برای مشاهدهی کامل ویژگی های نرم افزار زبانشناس به بخش نرم افزار آموزش زبان انگلیسی اندروید زبانشناس مراجعه کنید.
برای ورود به صفحهی اصلی وبسایت زبانشناس، روی دکمهی زیر کلیک کنید:
در زبان هندی بیان مالکیت با به کارگیری Mera، Meri و Mere (مال من، متعلق به من، … من) انجام می شود. برای اینکه بدانیم کجا، چطور و به چه دلیل از این کلمات باید استفاده کنیم به مثالهای زیر توجه کنید.
در ادامهی آموزش قبل مبحث صفات و برخی توضیحات تکمیلی مربوط به به کارگیری صفات را بیان می کنیم.
هنگامی که در زبان هندی قصد داریم رنگی را به یک اسم به عنوان صفت نسبت دهیم به چند نکته باید توجه کنیم.ابتدا با چند رنگ در زیر آشنا میشویم:
کالا : Kaalaa : سیاه، مشکی
هَرا : Haraa : سبز
نیلا : Nilaa : آبی، نیلی
لال : Laal : قرمز، سرخ
سَفِد : Safed : سفید
و
چَشما : Chashmaa : عینک
گُدا : Godaa : اسب نر
در زبان هندی صفات قبل از اسم قرار میگیرند و اسم را توصیف میکنند. اکثر صفات تابع اسم هستند و بر مبنای آن تغییر میکنند. یعنی مطابق اسم به حالتهای مذکر، مؤنث، مفرد و جمع ظاهر میشوند. با این وجود این قانون کلی نیست و تمامی صفات قابل تطبیق و تغییر با اسمی که همراهشان میآید، نیستند.
پِهلا : Pehlaa : اولین، قبل، قبلی
فرم بالا فرم مذکر است. فرم مؤنث به صورت Pehli خواهد بود.
مثال:
.Pehlaa ped
پِهلا پِد.
اولین درخت / درخت قبلی
.Pehli gaadi
پِهلی گادی.
اولین ماشین / ماشین قبلی
دووسرا : Doosraa : دومین، بعدی
مثال:
.Doosraa ladkaa
دووسرا لَدکا.
دومین پسر / پسر بعدی
.Doosri ladki
دووسری لَدکی.
دومین دختر / دختر بعدی
.Doosre ladke
دووسرِ لَدکِ.
پسران دوم / پسرهای بعدی
.Badaa ped
بَدا پِد.
درختِ بزرگ.
.Chotaa ped
چُتا پِد.
درختِ کوچک.
.Badi gaadi
بَدی گادی.
ماشین بزرگ.
.Choti gaadi
چُتی گادی.
ماشین کوچک.
.Chote ladke
چُتِ لَدکِ.
پسرهای کوچک.
.Choti ladkiyaa
چُتی لَدکیا.
دختران کوچک.
.Badi ladkiyaa
بَدی لَدکیا.
دختران بزرگ.
در مثالهای فوق دیدیم که صفات خود را با اسامی تطبیق دادند.
حالا دو نمونه از صفات که قابل تغییر نیستند را با هم بررسی میکنیم.
باسی : Baasi : مانده، بیات
.Baasi khaanaa
باسی خانا.
غذای مانده و بیات.
دقت کنید khaanaa مفرد است، و baasi به معنی «مانده» و «بیات» حالتی مؤنث گونه دارد. ولی با این حالت به عنوان «صفت» برای khaanaa بیان شده است.
به مثال بعدی دقت کنید که حالت جمع مثال فوق است:
Baasi khaane.
باسی خانِ.
غذاهای بیات و مانده.
دیدید که با وجود جمع بودن khaane صفت به کار رفته همان حالتی است که برای khaanaa به کار برده شد. یعنی baasi برای تمامی حالات کاربرد دارد و قابل تغییر نیست.
مثالهای دیگر:
.Kam paani
کَم پانی.
آب کم.
.Zyaadaa paani
زیادا پانی.
آب زیاد.
.Bahut kam paani
بُهُت کَم پانی.
آب بسیار کم.
.Bahut zyaadaa paani
بُهُت زیادا پانی.
آب بسیار زیاد.
در این آموزش به «حروف اضافه» در زبان هندی خواهیم پرداخت و با معرفی برخی از حروف اضافهی پرکاربرد و بیان مثالهایی این بخش را خاتمه خواهیم داد.
نکته: در زبان هندی «حروف اضافه» بعد از «اسم» قرار میگیرند.
در زیر به لیستی از حروف اضافه که معمولاً با آنها بیشتر برخورد خواهیم داشت اشاره خواهیم کرد.
مِ : Mein : در
مثال:
Tehran mein
تِهران مِ
در تهران
.Main Tehran mein hoon
مِ تِهران مِ هوو.
من در تهران هستم.
.Ranbir bistar mein hai
رَنبیر بیستَر مِ هِ.
رانبیر در رختخواب هست.
پَر : Par : رو، بالا
مثال:
.Mez par
مِز پَر.
روی میز.
.Billi mez par hai
بیلّی مِز پَر هِ.
گربه روی میز است.
.Qalam kursi par hai
قَلَم کورسی پَر هِ.
قلم(خودکار) روی صندلی است.
سه : Se : از، به، با
مثال:
.Paris se
پاریس سه.
از پاریس.
.Main Paris se hoon
مِ پاریس سه هوو.
من از پاریس هستم. (من اهل پاریس هستم)
.Meena Delhi se aa rahi hai
مینا دیلّی سه آ رَهی هِ.
مینا داره از دهلی میاد. (مینا در حال آمدن از دهلی است)
پیچه : Piche : پشت، عقب
مثال:
.Gaadi ke piche
گادی کِ پیچه.
پشتِ اتومبیل.
.Kareena gaadi ke piche hai
کارینا گادی کِ پیچه هِ.
کارینا پشت اتومبیل است.
.Kareena gaadi ke piche bethi hai
کارینا گادی کِ پیچه بِتهی هِ.
کارینا پشت اتومبیل نشسته است.
آگه : Aage : جلو، پیش
مثال:
.Gaadi ke aage
گادی کِ آگه.
جلوی اتومبیل.
.Kareena gaadi ke aage hai
کارینا گادی کِ آگه هِ.
کارینا جلوی اتومبیل است.
.Kareena gaadi ke aage bethi hai
کارینا گادی کِ آگه بِتهی هِ.
کارینا جلوی اتومبیل نشسته است.
حروف اضافه از مواردی که در بالا ذکر شدند، بسیار بیشتر هستند و تنها قصدمان در این بخش اشاره به نحوهی استفاده از حروف اضافه بود. به همین دلیل در زیر لیستی از «حروف اضافه» را برای شما انتخاب کردهایم. ولی بدانید حروف اضافه بیش از تعدادی است که در مثالهای فوق و گزینههای انتخاب شده در زیر مشاهده میکنید و اگر با موارد جدیدتری مواجه شدید به هیچ وجه تعجب نکنید.
که اوپَر : Ke Upar : فوق، بالا، روی
که باد : Ke Baad : بعد
که بیچ : Ke Bich : بین، وسط، میان
جَیسا : Jaisaa : مثل، مانند
سه پِهله : Se Pehle : قبل از، پیش از
که نیچه : Ke Niche : پایین، زیر، پایینتر، زیرتر
که پاس : Ke Paas : کنار، نزد، نزدیک
سه دور : Se Dur : دور از
که سامنه : Ke Saamne : مقابل ، روبرو، رو در رو، جلو
که لیه : Ke Liye : برای
کُ : Ko : برای، متعلق به
تَک : Tak : تا
در این پست آموزشی به درخواست یکی از عزیزان به آموزش کلمه های پرسشی در زبان هندی می پردازیم. همچنین نحوهی پرسشی کردن جملات و عبارات را بیان می نماییم و با کلمات کلیدیKyaa، Kaun ،Kab آشنا میشویم .
کیا : Kyaa : چه، آیا
کلمهی کلیدی Kyaa یکی از کلمات پر کاربرد برای سوالی کردن جملات است. به مثال زیر توجه کنید.
.Aapkaa naam pooja hai
آپکا نام پوجا هِ.
اسم شما پوجا هست.
حالا عبارت فوق را به دو صورت سؤالی میکنم:
۱) آیا اسم شما پوجاست؟
?Kyaa aapkaa naam pooja hai
کیا آپکا نام پوجا هِ؟
۲) اسم شما چیست؟
?Aapkaa naam kyaa hai
آپکا نام کیا هِ؟
در دو مثال فوق دیدید که به وسیلهی Kyaa به راحتی جمله، حالت پرسشی پیدا کرد.
سِب : Seb : سیب
مثال:
.Ye seb hai
یه سِب هِ.
این سیب است.
حالت پرسشی عبارت فوق:
?Ye kyaa hai
یه کیا هِ؟
این چیست؟
?Kyaa ye seb hai
کیا یه سِب هِ؟
آیا این سیب است؟
مثال:
.Tum biryaani khaaoge
توم بیریانی خائُگِ.
توم بریانی خواهی خورد.
حالت پرسشی:
?Tum kyaa khaaoge
توم کیا خائُگِ؟
تو چه خواهی خورد؟
?Kyaa tum biryaani khaaoge
کیا توم بیریانی خائُگِ؟
آیا تو بریانی خواهی خورد؟
کُون/ کُن : Kaun : چه کسی(کی)
مثال:
?Tum kaun ho
توم کُون هُ؟
تو چه کسی(کی) هستی؟
?Aap kaun hain
آپ کُون هه؟
شما چه کسی(کی) هستید؟
?Main kaun hoon
مِ کُون هوو؟
من چه کسی هستم؟(من کیام؟)
?Woh kaun hai
وُه کُون هِ؟
او کیست؟
?Kareena kaun hai
کارینا کُون هِ؟
کارینا کیست؟
?Meraa dost kaun hai
مِرا دُست کُون هِ؟
دوست من کیه؟
?Ajay kaa dost kaun hai
آجِی کا دُست کُون هِ؟
دوست آجی کیه؟
?Kaun aa rahaa hai
کُون آ رها هِ؟
چه کسی داره میاد؟ (مذکر)
?Kaun jaa rahi hai
کُون جا رهی هِ؟
چه کسی داره میره؟ (مؤنث)
?Kaun aayaa
کُون آیا؟
چه کسی آمد؟
?Kaun gayaa
کُون گَیا؟
چه کسی رفت؟
?Kaun so rahaa hai
کُون سُ رها هِ؟
چه کسی خوابیده؟
?Kal kaun aayegaa
کَل کُون آیِگا؟
فردا چه کسی میآید؟(خواهد آمد)
?Kal kaun jaayegaa
کَل کُون جایِگا؟
فردا چه کسی میرود؟(خواهد رفت)
?Hindi kaun sunegaa
هیندی کُون سونِگا؟
چه کسی هندی گوش میدهد؟(خواهد داد)
کَب : Kab : چه موقع، چه وقت، کی
کَها(ن) : Kahaan : کجا
نکته: در عبارت Kahaa با تلفظ «کَها(ن)» حرف «ن» گنگ تلفظ میشود. به همین دلیل من حرف «ن» را داخل پرانتز قرار دادم و در نمایش لاتین آن را به صورت Kahaa خواهم نوشت و در نمایش فارسی آن را به صورت «کها» یا «کها(ن)» استفاده خواهم کرد.
حالا در زیر به مثالهایی حاوی کلمهی پرسشی Kab اشاره میکنیم:
?Holi kab hai
هُلی کَب هِ؟
هولی(جشن هولی) چه موقع هست؟
چوتّی : Chutti : تعطیل، تعطیلی
شادی: Shaadi : عروسی، ازدواج
?Chutti kab hai
چوتّی کَب هِ؟
تعطیلی چه موقع هست؟
?Shaadi kab hai
شادی کَب هِ؟
عروسی چه موقع هست؟
?Tum ghar kab aate ho
توم گَر کَب آته هُ؟
تو چه موقع به خانه میآیی؟
نکته: ممکن است در مثالهای بالا کلمهی Kab جابجا شود و باید دقت کنید که به طور کلی بار معنایی یکسان خواهد بود و جملهی مورد نظر صحیح است. مثلاً حالات زیر مثالهای فوق هستند که Kab را در آنها جابجا کردهایم، ولی به طور کلی معنی یکسانی داریم:
?Kab holi hai
?Kab chutti hai
?Kab shaadi hai
?Kab tum ghar aate ho
?Tum kab ghar aate ho
مثالهایی حاوی کلمهی پرسشی Kahaa:
?Aap kahaa hain
آپ کَها هه؟
شما کجا هستید؟
?Tum kahaa ho
توم کَها هُ؟
تو کجایی؟
?Main kahaa hoon
مِ کَها هوو؟
من کجا هستم؟
?Tum kahaa jaa rahaa ho
توم کَها جا رَها هُ؟
تو داری کجا میری؟
?Delhi kahaa hai
دیلّی کَها هِ؟
دهلی کجاست؟
نکته: برای کلمهی پرسشی Kahaa هم مانند کلمهی پرسشی قبل، ممکن است جابجاییهایی مشاهده کنید که به صورت کلی صحیح است و بار معنایی یکسانی را میرساند. در زیر مثالهای بالا را با حالت دیگری نمایش میدهم که معنای یکسانی را میرسانند:
?Kahaa hain aap
?Kahaa ho tum
?Kahaa hoon main
?Kahaa tum jaa rahaa ho
?Kahaa hai Delhi
امیدوارم این آموزش برای شما مفید واقع شده باشد.
از همراهی شما متشکریم.
در اين اموزش كه آموزش قواعد زبان هندی زمان ها قسمت يك نام دارد به شما در يادگيري قواعد زبان هندی كمك مي كند.
زمان حال فعل«हुना»:
مفرد: جمع:
हुं=هون=هستم. हैं=هِـین=هستیم.
है=هِـی=هستی. हो،हैं=هُ،هِـین=هستید.
है=هِـی=هست. हैं=هِـین=هستیم.
نکته:هرگاه که این«ै»روی حرفی قرار گرفت،طوری باید تلفظ کنید که به صورت «ه،ـِ»شنیده شود:
है=هِ=هستی.
زمان گذشته ی فعل«हुना»:
مفرد: جمع:
था=تا=بودم. थे=«ته،تِ»،تی=بودیم.
था=تا=بودی. थे=«ته،تِ»،تی=بودید.
था=تا=بود. थे=«ته،تِ»،تی=بودند.
ضمایر فاعلی،ملکی و مفعولی در زبان هندی
नाम=نام=اسم،نام. तारीख़=تاریخ=تاریخ. तनखाह=تَـنکاه=پرداختن.
घर=گِـهَـر=خانه. मनुष्य=مَـنوشیا=مرد،آدم. बन्दोबस्त=بَـندُبَـست=نظم.
देश=دِش=کشور. आदमी=آدَمیی=مرد،آدم. ताला=تالا=قفل.
मुल्क=مولک=کشور. दुकान=دوکان=مغازه. चाबी=چابیی=کلید.
रास्ता=راستا=خیابان. बाज़ार=بازار=بازار. हिसाब=هیساب=حساب بانکی.
सड़क=سَـرَک=خیابان. सोग=لُـق=مردم. गाँव=قانو=دهکده.
तिथि=تیتهی=تاریخ. पगार=پاگار=پرداختن. ग्राम=گِـرام=دهکده.
गाँववाला=قانو والا=اهل دهکده. ठीक=تِـهییک=درست،صحیح.